جدول جو
جدول جو

معنی حسین خزاعی - جستجوی لغت در جدول جو

حسین خزاعی
(حُ سَنِ خُ)
ابن علی بن محمد بن احمد بن حسین رازی نیشابوری شیعی مکنی به ابوالفتوح مفسر. که در 552 هجری قمری 1157/ میلادی زنده بوده است. رجوع به کلمه ابوالفتوح رازی در همین لغت نامه و نیز به ایضاح المکنون ج 1 ص 585 و 594 و اعیان الشیعه ج 27 ص 61 و الذریعه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ سَ نِ خُ)
ابن حسین بن مصعب از سران لشکر مأمون عباسی در خراسان بود ویاغی شد و به کرمان رفت، و مأمون او راشکست داد و اسیر کرد و عفو نمود و در ایام واثق در طبرستان 231 هجری قمری درگذشت. (اعلام زرکلی چ 1 ص 224)
لغت نامه دهخدا
(حَ بِخُ)
شیخ طوسی در کتاب استبصار در باب حکم مسئلۀ رؤیت ماه رمضان پیش از ظهر روز آخر شعبان روایت یونس بن عبدالرحمان را از او، و او از ابوعبدالله صادق نقل کرده است. لیکن همین روایت را در باب علامات شب اول ماه رمضان از همان کتاب از حبیب جماعی نقل کرده. رجوع به حبیب جماعی و تنقیح المقال ج 1 ص 252 شود
لغت نامه دهخدا
(حَ)
ابن بدیل بن ورقاء خزاعی. خود و پدر و برادرش عبدالله بن بدیل بن ورقا از صحابه اند. ابن شاهین او را یاد کرده. ابن عقده حدیث او را در کتاب الموالاه به سند ضعیف نقل کرده گوید: ابومریم از زربن حبیش روایت کرده که علی (ع) روزی فریاد زد از صحابه چند کس اینجا است ؟ دوازده تن برخاستند. میان آنها قیس بن ثابت و حبیب بن بدیل بن ورقاء بود، پس گواهی دادند که ما شنیدیم پیغمبر گفت: ’من کنت مولاه فعلی مولاه’. (الاصابه ج 1 ص 219) (تنقیح المقال ج 1 ص 254). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
ابن ابی بکر. محدث است. در تاریخ اسلام، محدث به عنوان فردی شناخته می شود که تلاش دارد تا سنت پیامبر اسلام را بدون هیچگونه تغییر یا تحریف، به نسل های بعدی منتقل کند. این افراد در جوامع علمی و دینی، از مقام والایی برخوردار بودند. مهم ترین ویژگی محدثان دقت در انتقال احادیث صحیح است، چرا که حفظ دقت در نقل، به ویژه در دوران هایی که دشمنان اسلام در حال تحریف آن بودند، امری ضروری بود.
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ خَ)
ابن عقیل بن سنان حلبی اصولی فقیه. او راست: المنجی من الضلال و جز آن و در 507 هجری قمری / 1113 میلادی درگذشت. (معجم المؤلفین از اعیان الشیعه ج 26 ص 38)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ رِ)
ابن طعمه بن محمد شافعی بیتمانی الاصل دمشقی میدانی قادری صوفی. در دمشق به سال 1175هجری قمری / 1762 میلادی درگذشته. او راست: ’الفتوحات الربانیه’ و دیوان شعر و جز آن. (معجم المؤلفین از سلک الدرر) (هدیه العارفین ج 1 ص 326) (ایضاح المکنون)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ خَزْ زا)
ابن حمید بن ربیع بن حمید لخمی کوفی محدث مورخ. در بغداد حدیث گفت و در ذیحجه 282 هجری قمری درگذشت. تألیفی در تاریخ دارد. (تاریخ بغداد خطیب ج 8 ص 38) منتظم ابن الجوزی ج 5 ص 154) (معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ)
دهی است از دهستان کاکاوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد. واقع در 54هزارگزی شمال باختری نورآباد و 22هزارگزی باختر راه خرم آباد به کرمانشاه. ناحیه ای است تپه ماهور. سردسیر مالاریایی. دارای 120 تن سکنه میباشد. فارسی و لری زبانند. محصولات آنجا غلات، لبنیات. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. و راه مالرو است. ساکنین از طایفه غیب غلام بوده برای تعلیف احشام زمستان به قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(حُ سِ)
دهی است از دهستان دلاور بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار. واقع در 23هزارگزی شمال باختری دشتیاری و کنار راه مالرو فهرج به قصرقند. ناحیه ای است واقع در جلگه، گرمسیر مالاریائی. دارای 250 تن سکنه میباشد. بلوچی زبانند. از باران مشروب میشود. محصولات آنجا توت، حبوبات، لبنیات. اهالی به کشاورزی، گله داری گذران میکنند. راه مالرو است. ساکنین از طایفۀ میرولدزائی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
ابن دعبل بن رزین بن سلیمان خزاعی شاعر معروف به ابن دعبل. (ذریعه ج 9ص 23). و دیوانش 200 ورقه بوده است. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
(خُ)
حسن بن حسین بن مصعب خزاعی یکی از بزرگان و شجعان عرب به زمان مأمون عباسی است او به خراسان مقام کرد و بعد در حال عصیان به کرمان رفت مأمون لشکری برای دستگیری او فرستاد و او را اسیر کرد و سپس از او درگذشت. او تا زمان واثق در طبرستان بود و به آنجا از جهان رفت. (از قاموس الاعلام زرکلی ج 1 ص 224)
لغت نامه دهخدا